- تشکیل دادن
- باز کردن، گشایش
معنی تشکیل دادن - جستجوی لغت در جدول جو
- تشکیل دادن
- برپا کردن درست کردن
- تشکیل دادن
- Constitute
- تشکیل دادن
- составлять
- تشکیل دادن
- складати
- تشکیل دادن
- stanowić
- تشکیل دادن
- constituir
- تشکیل دادن
- costituire
- تشکیل دادن
- constituir
- تشکیل دادن
- constituer
- تشکیل دادن
- vormen
- تشکیل دادن
- ก่อตั้ง
- تشکیل دادن
- membentuk
- تشکیل دادن
- oluşturmak
- تشکیل دادن
- গঠন করা
- تشکیل دادن
- تشکیل دینا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ازهم کردن
سپردن واگذاشتن چیزی رابکسی سپردن دادن
تکرار کردن یک حرف مشدد تلفظ کردن حرف
تمیز دادن باز شناختن
خجل کردن، شرمگین کردن
تشکیل دادن
آرام کردن آرام بخشسیدن، تسلی دادن
کاستن کم کردن
دراز کردن سخن سخن گستردن، بخش بخش کردن شرح دادن بسط دادن